ایمپلنتولوژی دندان یکی از پویاترین مباحث امروزی در دندانپزشکی بالینی است. انگیزه ساده کردن درمان برای پذیرفتن بیشتر آن برای بیمار و پزشک است. ایمپلنتهای کوتاه دندان یکی از تکنیکهایی است که با این هدف ایجاد شده است، زمانی که موانع آناتومیک و عدم در دسترس بودن استخوان از درمان معمول کاشت دندان جلوگیری میکند.
ایمپلنت کوتاه چیست؟
از ایمپلنتهای کوتاه دندانی در صورت کم بودن استخوان برای قرار دادن آنها استفاده میشود. روش ایمپلنت دندان حداقل تهاجمی، حجم استخوان موجود برای کاشت ایمپلنت و پشتیبانی نهایی مورد نیاز برای تاج دندان را بررسی میکند. به جای تمرکز بر تلاش برای افزودن استخوان بیشتر از طریق پیوند، دندانپزشکان به دنبال روشهایی برای استفاده از حجم استخوان موجود هستند. برخی از ابزارهای این کار “جراحی هدایت شونده”، استفاده از ایمپلنتهای مورب برای جلوگیری از ساختارهای آناتومیک و ایمپلنتهای کوتاهتر، است.
به دلیل پیشرفتهای تکنولوژیک، روند پیوند استخوان کمتر و استفاده از ایمپلنتهای کوتاه تر باب شده است. در گذشته، دندانپزشکان معمولاً ابتدا در نواحی دارای استخوان محدود برای قرار دادن ایمپلنت، پیوند میزدند. ایمپلنتهای جدید و نوین کوتاه، نیاز برای پیوند را کاهش میدهد.
مزایای ایمپلنتهای پایه کوتاه
- پیوند استخوان برای جبران قد کمتر ضرورتی ندارد.
- پول، درد و زمان کمتر مرتبط با روشهای مختلف جراحی قبل از کاشت ایمپلنت
- تکنیکهای پیچیده جراحی اغلب با عوارضی در حین جراحی مانند خونریزی، سوراخ شدن غشای شنایدر یا آسیب عصبی و بعد از عمل مانند تغییر گذرا یا دائمی احساس آرواره زیرین، قرار گرفتن در معرض پیوند و یا غشا، عفونتها و افزایش از دست دادن استخوان اطراف ایمپلنت همراه است. که در این روش خبری از این موارد نیست.
- آماده سازی استئوتومی ساده شده است، زیرا در محل ایمپلنت نیاز به آماده سازی استخوان کوتاهتر است که دسترسی مستقیم شستشو با آب را فراهم میکند و احتمال گرم شدن بیش از حد استخوان را کاهش میدهد.
- قرار دادن ایمپلنت راحتتر است.
- از آنجا که استخوان پایهای فراتر از لبه حفرهای اصلی همیشه در محور طولانی دندان از دست رفته قرار ندارد، زاویهداری بارگذاری با قرار دادن استئوتومی کوتاه بهبود مییابد.
توصیههایی برای ایمپلنت پایه کوتاه
در اصل ایمپلنتهای پایه کوتاه برای جلوگیری از برخورد با عصبی که نزدیک به موقعیتی است که باید ایمپلنت وارد شود استفاده میشود. در درجه اول این ناحیه مولار قسمت تحتانی پشت است، اما همچنین می تواند در نواحی که دسترسی دشوار است یا در نواحی که استخوان کافی نیست، مورد استفاده قرار گیرد. البته وقتی استخوان کافی نباشد، در اکثر مواقع، بهتر است قبل از هر چیز با استفاده از تکنیکهای پیوند استخوان، دوباره استخوان را بازسازی کنید. با این وجود زمانی که این امکان وجود ندارد، کاشتهای کوتاهتر اغلب جایگزین ترجیحی هستند.
گزینه دیگر جایگزینی مجدد عصب است اما در بهترین حالت این میتواند یک عمل پیچیده باشد. در حقیقت برخی از دندانپزشکان میگویند که این چیزی شبیه به “تلاش برای جابجایی مجدد یک ستون برقی بزرگ، صرفاً برای ساختن خانه خود در یک مکان مناسب” است.
به همین دلیل با ایمپلنتهای پایه کوتاهتر دندان نیازی به جراحی قرار دادن عصب نیست. از ایمپلنت پایه کوتاه میتوان تقریباً در همه انواع جایگزینیها استفاده کرد، اعم از ثابت یا متحرک که عبارتند از:
- پروتز ثابت تکی و چندتایی در فک خلفی
- در درمان فک پایین بیدندانی، با چهار ایمپلنت با طول کوتاه برای پشتیبانی از اوردنچر یا شش ایمپلنت کوتاه که برای حمایت از پروتز ثابت استفاده میشود.
- در فک بالا بدون دندان، دو ایمپلنت با طول کوتاه، به همراه ایمپلنتهای بلندتر در استخوان آروارهای پیشین، در ناحیه دیستال قرار داده میشوند تا از اوردنچر فک بالا یا یک پروتز ثابت پشتیبانی کنند.
قرار دادن ایمپلنت پایه کوتاه
تحقیقات در استفاده از ایمپلنتهای پایه کوتاه (کمتر از 8.5 میلی متر) بسیار فعال است. اگر به درستی قرار داده شود، تفاوت عمدهای بین میزان موفقیت کاشت در طول استاندارد و کوتاه وجود ندارد. یک یافته هیجان انگیز این است که ایمپلنتهای پایه کوتاه در فک پایین نسبت به فک بالا (فک بالا) میزان موفقیت کمی بیشتری دارند.
نسبت تاج به ایمپلنت هنگام بررسی موفقیت در ایمپلنتهای پایه کوتاه اهمیت دارد. دندانپزشکان هنگام برنامه ریزی موارد ایمپلنت برای بیماران، این مسئله را با دقت در نظر میگیرند. در دندانپزشکی سنتی، ریشه طولانیتر اغلب به معنای استحکام بیشتر و توانایی پشتیبانی از پل دندان است. اگر بار جانبی به دندان وارد کنید، دقیقاً زیر نقطه میانی ریشه میچرخد. وقتی شروع به نسبت 1 به 1 تاج به ریشه میکنید، اوضاع نامطلوب میشود. ایمپلنت به این دلیل که با استخوان ادغام شده و نمیچرخد مانند دندان نیست. بنابراین مقایسه نسبت تاج دندان به ریشه با نسبت تاج به ایمپلنت متفاوت است.
هنگامی که ما به بررسی فشار در ایمپلنتها میپردازیم، دائماً میبینیم که بالاترین فشار در نوک برآمدگی استخوان (نزدیکترین قسمت به خط لثه) و اطراف گردن ایمپلنت وجود دارد، و مقداری فشار نیز در سر (پایین ایمپلنت در استخوان) است. نتیجه گیری این است که، ایمپلنت کوتاه و طولانی در مورد نحوه تحمل نیروها بسیار مشابه عمل میکنند.
اما ارتفاع تاج (و رابط اباتمنت بین ایمپلنت و تاج) مهم است. برای بررسی این موضوع باید کمی فیزیک را مرور کنیم:
لحظه = نیرو x فاصله
اگر شما یک نیروی 100 نیوتونی داشته باشید که به بخشی از تاج ایمپلنت که 2 سانتی متر از اباتمنت نگهدارنده آن فاصله دارد، اعمال میشود، بیش از یک گشتاور 200 NCM بر روی ایمپلنت نیرو اعمال میشود. تاج دندان بلندتر به معنای فاصله بیشتر از نیروی جویدن تا پایه ایمپلنت است. اگر انرژی کاملاً به صورت عمودی هدایت نشود، این فاصله بیشتر به معنای نیروی گشتاور بیشتر است. اگر کنترل نیروهای گشتاور به درستی انجام شود، نسبت تاج به ریشه زیاد منجر به افزایش شکست و عدم موفقیت ایمپلنت یا از بین رفتن استخوان در اطراف کاشت میشود.
با توجه به این نکته، واضح است که تا زمانی که نیروهای جویدن در مرز قطر ایمپلنت باشند، فشار و لکههایی که توسط ایمپلنت احساس میشود، بدون توجه به طول تاج، یکسان خواهند بود. با این حال، اگر تاج ایمپلنت گسترده تر باشد، ما نیروی گشتاور خواهیم داشت زیرا این نیرو در خارج از محدوده پشتیبانی ایمپلنت است. بنابراین یک تاج با پایه ایمپلنت باریک میتواند استرس و فشار بیشتری در اطراف گردن ایمپلنت داشته باشد. برای اطمینان از موفقیت در ایمپلنتهای دندانی، دندانپزشک تاجهای ایمپلنت دندان را با در نظر گرفتن این فیزیکهای اساسی طراحی میکند.
گاهی اوقات ایمپلنتهای دندانی پهنتر قرار میگیرند که فقط طول کوتاه امکان پذیر باشد. با این حال، برخی مطالعات نشان دادهاند که ایمپلنتهای پهن همیشه با افزایش پایداری مطابقت ندارند. دندانپزشکان فکر میکنند ایمپلنتهای دندانی پهن میتواند بسیار مفید باشد، اما برای حمایت از آنها باید حجم مناسب استخوان در اطراف آنها وجود داشته باشد. به طور خلاصه، تا زمانی که ما در محدودیتهای فیزیولوژیک استخوان باقی بمانیم، ایمپلنت دندان قادر به تحمل بار خواهد بود.
تاجهای بلند میتوانند عوارض مکانیکی بیشتری نسبت به بیولوژیک داشته باشند. به عنوان مثال، پیچها (نگه داشتن تاج دندان روی ایمپلنت) میتوانند بیشتر در تاجهای بلند دندان شل شده یا بشکنند، به خصوص اگر طول تاج بیش از 15 میلی متر باشد. برای دور زدن این مسئله، دندانپزشکان اغلب از تاج ایمپلنت با پیچ نگهدارنده استفاده میکنند که به راحتی قابل استفاده است.
روش اصلی برای کاهش نیروها در ایمپلنتهای پایه کوتاه با تاجهای بلند، استخوانبندی آنها با هم است. مطالعات بیومکانیک نشان میدهد که ایمپلنتهای استخوانبندی شده باعث ایجاد فشار کمتری میشود. استخوانبندی ایمپلنتهای پایه کوتاه باعث بهبود توزیع فشار، کاهش سست شدن پیچ و بهبود احتباس سمنت میشود. از معایب این روش این است که، در بعضی موارد، استخوان بندی تاج دندان با هم باعث میشود رعایت بهداشت سختتر شود.
روش دیگر برای بهبود نتیجه پروتز در هنگام استفاده از ایمپلنتهای پایه کوتاه، استفاده از “اباتمنت ایمپلنت” است. اباتمنتهای ایمپلنت اتصال دهندههایی هستند که ایمپلنت و تاج را به هم وصل میکنند. اگر تاج دندان و ایمپلنت یک تکه باشد، احتمال بد جفت شدن در سطح ایمپلنت را افزایش میدهد. این بد جفت شدن ممکن است باعث ایجاد “شکافهای کوچک”، التهاب استخوان و از بین رفتن شود. دندانپزشکان همیشه از بهترین اتصالات پروتز ممکن استفاده میکنند. همچنین باریک شدن عرض تاجها، جلوگیری از کانتیلور (آویزان شدن پروتز اضافی دندان از ایمپلنت) و اطمینان از بارگذاری عمودی (کاهش نیروی پشتاورکه در بالا گفته شد) به موفقیت ایملنت کمک میکند.
در مجموع، در نواحی با محدودیت استخوان در اطراف دندانهای مولر و پرمولر، دندانپزشکان همیشه مجبور به “پیوند استخوان” نیستند تا طولهای ایمپلنت معمولی طولانیتری داشته باشند.
معایب
از آنجا که ایمپلنتهای پایه کوتاه، کوتاهتر هستند فضای کمتری برای قرارگیری نسبت به ایمپلنتهای استاندارد دارند و به همین دلیل برای حمایت از تاجهای جداگانه، به ویژه در مناطقی از دهان که فشار بایت بیشتری دارد، ایده آل نیستند. در عوض ایمپلنتهای کوتاهتر در جایی که دندانهای مصنوعی برای استحکام بیشتر به هم متصل هستند عملکرد بهتری دارند.
نتیجه نهایی این است که با توجه به شرایط مناسب اثبات شده است که ایمپلنتهای پایه کوتاه کارایی خوب و کاملی دارند. در نتیجه، بیمارانی که تنوع کمتری دارند اغلب از نیاز به هر دو پیوند استخوان و یا جراحیهای قرارگیری عصب خودداری میکنند. در نهایت این موارد میتواند هم هزینه و هم روند کار را کاهش دهد.